اوووففف...دیگه حوصلۀ هیچ چی رو ندارم...این عید رو حتی...کاش یه جایی بودم که دست هیشکی بهم نمیرسید...یعنی هیشکیاااا...تنهای تنها بودم تو فوج غریبه هایی که ازم نه انتظاری داشتن و نه من از اونا...تو فوج آدمایی که توشون دوستی نداشتم ولی حداقل میدونستم هیچ دوستی ندارم و مث الان خودمو دلخوش نمیکردم به این دوستایی که میگن دوستتیم ولی اصلا انگار نه انگار!!!!
فک کنم تو اهلی کردن موفق نبودم خدایا:( منو ببخش