تکرار میکنم...
خدا؟
ببین منو ...
مظلوم شدم ایقده برات...
چش و چالم کور شد از بس این مدت همه ش گریه کردم...
تو که طاقت نداشتی اینجوری بشم...
چرا چشاتو روی من بستی؟
میشه نگام کنی؟
چرا دست رو هرچی گذاشتم پودر شد پخش و پلا شد تو هوا؟
دلگیرم...
زمونه ت با من خوب تا نمیکنه مدتیه..
داری امتحان میکنی منو؟
چشمم کور شد...دیگه بسه...
میخوام انصراف بدم...
مرسی...اه!