خوشی مطلق:))

خوشی از اینکه امروز کلی ماهی کوچولو رو ذوق دادم:)) بهم گفت عکاسیم حرفه‏ایه و داستان نویسی توی خونمه الان گرفتی چی شد؟؟؟در پوست نمیگنجم


اولین داستان امسالم رو نوشتم...:)به نظر خودم بد نشده:) ولی کلا عکاسی رو در عجبم..:)) آخه همش یه دونه عکس گرفتم از قلعه رودخان...والله ولی خیلی خوشجل شده بود انصافا ولی نه در حد پوستر و اینا که ماهی می‏گفت:)) خلاصه اینکه تصمیم گرفتم یه کم این کارم امتحان کنم ببینم واقعا توش استعداد دارم یا نه.


خیلی سرخوشم نه؟؟؟:))هه هه!