دوست عجیبم...

حق دوستیت به گردنم وادارم میکنه که عنوانی برای تو باشه...حتی خیلی بیشتر از یکی...

تو عجیبترین دوست منی..تنها عجیب زندگی من...

کی فکرشو میکرد که من با تو دو سال یه دوستی عجیبو پایدار و داشته باشم؟

کی فکرشو میکرد شخصیت تو و من اینجوری بهم باند بشه...

هم؟

و حالا تو داری میری از ایران و قراره زندگیت فرق کنه...

و من به این فکر میکنم که چقدر جای تو زیر این آسمون خالی میشه

زیاد نمیدیدمت یعنی اصلا نمیدیدمت....ولی حضورت توی شهر دلگرمی بود و خوشی.

و حالا انقدر دور میشی و دور میشی که نگو....

اینو بدون که هرجا باشی بهترین دوستی...و عجیبترین و تا ابد خواهی بود...

نظرات 1 + ارسال نظر
جلبک خاتون شنبه 24 بهمن‌ماه سال 1394 ساعت 03:17 ق.ظ http://zendegiejolbakieman.blogsky.com

رفتن دوست ها...
چیز خوبی نیس....

آره اصلن خوب نیست...ولی مهم اینه که از دلمون نرن :)

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد