is it creepy to be realistic?

نمیدونم...الان یه جایی یه چیزایی خوندم...از ناراحتی ها و غصه ها و درد ها و ...

به وبلاگ خودم که نگاه کردم دیدم منم بیخودی برای خودم چرت و پرت ننوشتم ها!واقعا به این نتیجه رسیدم که باید همیشه خوشبین بود.همیشه مثبت اندیش.حتی اگه توی یه گودال تاریک افتاده باشی دست از تلاش بر نداری چون با ناراحتی کردن چیزی عوض نمیشه و فقط به خودت تلقین میشه که نمیتونی از این وضع خلاص بشی...

دارم فصل دو رو مینویسم البته دیگه آخراشه.

یواش یواش دارم جلو میرم...

دلم برات تنگ شده ..هر روز تنگه دلم چیز جدیدی نیست که...فقط امیدم به هر روز تلفن کردنته.

برم ادامه نوشتنامو انجام بدم...


!

I  am  totally  on  fire!!

یک میسیسیپی

همین الان یاد سریال فرندز افتادم...همون قضیه برنزه کردن با اسپری که راس رفته بود توی اتاقک و بهش گفتن تا 5 بشمار بعد بچرخ تا پشتتم رنگ بخوره:))) اون خنگم واسه هر ثانیه 3 ثانیه با اون شمردن احمقانه ش طول میداد جلوی بدنش سیاه شده بود.پشتش سفید سفید


یا اون قسمتش که رفته بود مواد سفید کننده زده بود رو دندونشکه برای قرارش جذاب باشه.


خوب خوبه آدم بعضی وقتا یاد این چیزا بیافته و برا خودش خوشحالی کنه.مودش عوض میشه

پرتغال

یهویی دلم برای بوی سوخته پوست پرتغال روی بخاری قدیمیا تنگ شد...بخاریای کوچیک علادین....

چقدر چیز میز از قدیما هست که من دلم براشون تنگ شده.

دوچرخه سواریای تو حیاط خونه قدیمیمون که همیشه تصور میکردم یکی ازین بچه های آمریکایی مهمم که دنبال ماجراجوییش اتفاقای جالبی براش میافته.:)

یا بالا رفتن از درخت شاتوتو توی همون حیاط...

یا برف بازی کردن توی همون حیاط...خدایا این بهترینش بود...آخه حیاط به اون بزرگی...برف به اون زیادی...دلم آب شد!

جدی بگیر!

همین الان وقت با ارزشمو گذاشتم و فیلم The Devil wears prada رو دیدم.

خیلی عالی بود.با اینکه میتونستم توی این دو ساعت تایپ کنم  یا حداقل بخوابم که صبح سرحال برم آزمایشگاه...ولی کاملا ارزششو داشت...

حداقل بهم یادآوری کرد که باید جدی تر بود...حالا میخوای زندگیت اونی نباشه که تو واقعا براش برنامه ریزی کرده بودی...ولی میتونی توی همون کار هم بی نظیر باشی...و هرگز تحت هیچ شرایطی دست از تلاش برای محقق کردن آرزوهات و رویاهات برنداری...واقعا خوب بود.اون انگیزه ای که من لازم داشتم رو بهم داد...

اونقد انرژی داد که تو این ساعت نشستم دارم پایان نامه تایپ میکنم اونم با سرعت فوق سریع...


خوب دیگه باید رفت...کارا رو هواس

فعلا


پ.ن:صورتی خوشحاله و دلتنگ

پ.ن2:من لیلی ام تو مارشال...